جدول جو
جدول جو

معنی ستی دار - جستجوی لغت در جدول جو

ستی دار
درخت آلو سیاه، استوار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شتر دار
تصویر شتر دار
ساربان شتر بان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سکه دار
تصویر سکه دار
شاه استوار
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است از تیره بیدها که در نیمکره شمالی گونه های مختلفش فراوان میروید. درختی است دو پایه و گلهایش کاملا برهنه و بدون جام و کاسه و پرچمها یا مادگی فقط برکگ کوچکی در بغل دمگل خود دارند گل نر این گیاه دارای پرچمهای زیاد و گل ماده دارای دو برچه است و دانه هایش کرکهای ریزی دارد جوانه های سپیدار آلوده با ماده صمغی چسبنده است. بلندی آن بالغ بر 20 متر میشود و محیط دایره اش تا 3 متر میرسد. پشت پهنک برگ سپیدار سفید رنگ است و چون تنه اش مستیما رشد میکند از آن برای ساختن تیر و ستون چوبی استفاده میکنند حور حورازرق غرب ابودقیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلیحدار
تصویر سلیحدار
کسی که ساز جنگ را با خود دارد مسلح
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است از تیره مخروطیان جزو رده بازدانگان که برگهای سوزنی شکل و طویل دارد و میوه اش مخروطی و از میوه کاج کوچکتر است. این گیاه در نقاط معتدل آسیا از جمله ایران میروید چوب این درخت قرمز و نسبتا محکم است و چون به خوبی صیقل میشود از آن در صنعت استفاده میکنند سیر دار زرنب رجل الجراد
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه جن او را گرفته باشد جن دار جن گرفته پی گرفته، جمع پریداران، دختری دوشیزه که زنان جادو افسانها خوانده بر او دمند تا پری در بدن او در آید و آن اثنا از مغیبات خبر دهد، دیوانه مجنون، جا و مقام دیو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستیز کار
تصویر ستیز کار
جنگجو، لجوج، خشمگین، متمرد سرکش
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه که سایه دارد: درخت سایه دار، حرفی که دو خطی نوشته باشند، غشی سایه زده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپر دار
تصویر سپر دار
آنکه مجهز به سپر است دارنده سپر
فرهنگ لغت هوشیار
درختی است از تیره بیدها که در نیمکره شمالی گونه های مختلفش فراوان میروید. درختی است دو پایه و گلهایش کاملا برهنه و بدون جام و کاسه و پرچمها یا مادگی فقط برکگ کوچکی در بغل دمگل خود دارند گل نر این گیاه دارای پرچمهای زیاد و گل ماده دارای دو برچه است و دانه هایش کرکهای ریزی دارد جوانه های سپیدار آلوده با ماده صمغی چسبنده است. بلندی آن بالغ بر 20 متر میشود و محیط دایره اش تا 3 متر میرسد. پشت پهنک برگ سپیدار سفید رنگ است و چون تنه اش مستیما رشد میکند از آن برای ساختن تیر و ستون چوبی استفاده میکنند حور حورازرق غرب ابودقیق
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه که دارای دسته است دارای قبضه مقابل بیدسته: صندلی دسته دار، فرمانده سر لشکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
ناقصٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
Deficient
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
déficient
دیکشنری فارسی به فرانسوی
درخت توت، درخت ممرز در عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
不足した
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
gebrekkig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
deficiente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
mangelhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
niedostateczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
недостаточный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
дефіцитний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
deficiente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
carente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
अभावपूर्ण
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
不足的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
kurang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
부족한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
חסר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
کمیاب
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
অভাবগ্রস্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
ขาดแคลน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از کاستی دار
تصویر کاستی دار
pungufu
دیکشنری فارسی به سواحیلی